اصلیترین دلیل گریه خردسالان عدم قانونمندی است

اصلیترین دلیل گریه خردسالان عدم قانونمندی است که براثر قوانین خیلی زیاد یا قوانین خیلی کم در خانه به وجود میآید.
در خصوص چگونگی برخورد با گریه کودکان، باید گفت؛ برخی از والدین شکایت میکنند که چرا فرزند خردسال من گریه میکند و هرچه که میخواهد را با گریه به دست میآورد؟ باید بگوییم که سنین ۲ تا ۶ سال، سن لجبازی کودکان است چراکه کودکان در این سنین بهویژه ۲ سالگی نمیتوانند نیازهای خود را بهطور کامل بگویند، بنابراین با گریه این نیازها و خواستهها را بیان میکنند.
اما مسئله اصلی این است که ما والدین معمولا از سن ۲ سالگی شروع به آموزش قانون به کودکان میکنیم و میخواهیم قانونهای جدیدی را به او آموزش دهیم. در این سن قانونها بسیار زیاد هستند که از جمله آنها میتوان به قوانین گرفتن از پوشک، گرفتن شیر از کودک و حتی جدا کردن اتاقخواب کودک اشاره کرد؛ که به صورت کلی اعمال این قوانین لجبازی را در کودک تشدید میکند و باعث میشود کودک در این سن بیشتر گریه کند.
اغلب این لجبازیها و گریه کردن در کودک نهادینه میشود و کودک در سنین بالاتر نیز لجبازی میکند و حتی گریهاش شدیدتر میشود تا هر آنچه میخواهد را به دست بیاورد، میتوان گفت اصلیترین دلیل گریه خردسالان عدم قانونمندی است که براثر قوانین خیلی زیاد یا قوانین خیلی کم در خانه به وجود میآید.
خانوادهها و والدین کمالگرا که از همان کودکی، بسیار زیاد به کودک میگویند این کار را بکن یا این کار را نکن، بچههای لجبازتری دارند و بیشتر از خانوادههای دیگر با چالش روبهرو هستند؛ بنابراین اولین قدم برای اینکه گریه کودک یا چالشها را با کودک کم کنیم این است که سعی کنیم قوانین را در خانه کم کنیم و از قوانین غیر مهم و قوانینی که اهمیت ندارند صرفنظر کنیم تا به قوانین مهمتر بپردازیم.
مغز کودک قابلیت پذیرش قانونهای خیلی زیاد را ندارد و تعداد اندکی قانون را میتواند مدیریت کند، گاهی کودک گریه را ادامه میدهد چراکه بازخورد میگیرد؛ یعنی گریه میکند چون در مقابل گریه و لجبازی آنچه میخواهد را دریافت میکند، برای مثال بچه برای چیزی گریه میکند و والدین میگویند اشکالی ندارد و برای اینکه کودک گریه نکند خواستهاش را برآورده میکنند، در مقابل کودک احساس میکند که والدین در برابر گریه او نقطهضعف دارند و این باعث تشدید گریه میشود.
والدینی که مبادیآداب هستند نیز نمیخواهند فرزندشان بیرون از خانه گریه کند، بنابراین اگر کودک در سوپرمارکت یا بیرون از خانه گریه کند حتماً برایش آن وسیله را تهیه میکنند و میگویند درست نیست کودک در سوپرمارکت گریه کند، برخی نیز میگویند ما تحمل نداریم گریه بچه را ببینیم این در حالی است که همین گریه کردنهای امروز تبدیل به عدم قانونمندی فردا میشود و والدین را درگیر خودش میکند.
والدین باید توجه کنند اگر قانونی گذاشته میشود مانند اینکه زمانی که به سوپرمارکت میرویم تنها یک خوراکی یا بستنی میتوانی بخری، اگر فرزندشان تخطی و گریه کرد مهم این است در مقابل این گریه بازخورد نشان ندهند، زیرا اگر کودک بازخورد بگیرد در سالهای آینده ممکن است تقاضاهای بیشتری داشته باشد، تقاضاهایی که والدین از عهده آنها برنیایند.
والدین نباید به گریه بچهها بازخورد نشان دهند تا این رفتار بهمرورزمان خاموش شود. وقتی کودک سه بار در برابر کاری که میخواهد گریه کند و آن چیز را به دست نیاورد؛ بعد از چند بار دیگر این رفتار در بچه خاموش میشود.
دیدگاهتان را بنویسید